- گل باز
- آنکه با گل بازی کند، کسی که رغبت بپرورش گلهای نیکو دارد: ز بس صحن چمن از خنده گلزار خرم شد درو چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن، (عبدالرزاق فیاض)
معنی گل باز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلیغ زبان آور، شعبده باز، جای وسیع و با صفا محلی با روح و خوش منظر: (خانه دل بازیست)
گل افشان گلریز، معطر خوشبو: اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیز است ببانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است. (حافظ)
آنکه گز بازی کند: چو رقاص گز باز آید ببزم کند دف باقبال آهنگ جزم. (ملاطغرا)
آنکه پیاده یا سواره با گاو (ورزاو) مبارزه کند و او را ببازی گیرد، کولی قره چی غریب اشمار. آنکه با گوی و چوگان بازی کند، بازیگری که چند عدد گوی رنگارنگ در دست گیرد و آنها را یک یک بر هوا اندازد و گیرد، روز نوزدهم از ماههای ملکی
открытый сердцем
offenherzig
відкритий серцем
otwarty
de coração aberto
dal cuore aperto
abierto de corazón
sincère
openhartig
berlapang hati
صافي القلب
उदार ह्रदय
לב פתוח
心を開いた
마음이 열린
açık kalpli
mwenye moyo wazi
ใจกว้าง
کھلے دل کا
উন্মুক্ত হৃদয়
بسباسه آنکه بازی کردن با بررا دوست دارد، شعبده بازی که برو بوزینه را با هم می رقصاند